دل نوشته های سعید تاجیک

متن مرتبط با «شب عاشورا میثم مطیعی» در سایت دل نوشته های سعید تاجیک نوشته شده است

شب و روز شهادت بی بی

  • آمد كه خودش جمع كند بستر خود را(شايد كه بييند خنده ي شوهر خود را )امروز كه كار خانه كرد و پخت و پز كرد ...زد شانه به زحمت گيسوي دختر خود رابانوي شكسته استخوان گفت به حيدر :تا غسل دهد با پيروهن همسر خود راپنهان ز عليّ و كودكان خود نموده ...زخم گونه و صورت و بال و پر خود راميگفت حسن جان تو دعاكن كه نبيند ...ديگر پسري نقش زمين ، مادر خود راميگفت علي خدا كند دگر نبيند ...مردي وسط مغيره ها همسر خرد را !از زينب خود خواست به جاي او ببوسد ...زير حنجر برادر بي سر خود را !با زينب خود گفت از آن شبي كه بايد ...با دست بگيرد گره معجر خرد را !ميگفت حسينم ، تو در آيينه ي مادرامروز ببين شكستن دختر خود را ! + نوشته شده در  سه شنبه ششم دی ۱۴۰۱ساعت 8:29&nbsp توسط سعید تاجیک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عاشورا، وداع

  • رفتنت قاتل جان است، مروخواهرت دل نگران است، مروكهنه پيراهن و بوسه ى گلو …راوىِ داغِ گران است است، مروميروى دامن كشان، اما بداندخترت مرثيه خوان است، مروچَشم بر راهِ عقيقِ يمنَت …چشم هاىِ ساربان است، مرومابقىّ تير و نيزه هايشان …سوىِ جسمِ تو نشان است، مروآنطرف در انتظارِ حنجرَت …خنجرِ شمر و سنان است، مروتا نيفتادى به زيرِ دست و پاتا حرم امن و امان است، مروگرِهى محكم بزن به معجرمكه عدو چشم چران است، مروميروى اما ببين دورِ حرم …لشگرِ نامحرمان است، مروميروىّ و بعد از اين، ناموسِ تو …بين اين حراميان است، مروبر تحمّل كردنِ مشت و لگد …اين سه ساله، ناتوان است، مرو + نوشته شده در  سه شنبه هجدهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 17:8&nbsp توسط سعید تاجیک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شب شهادت مولا علی(ع)

  • عاقبت شد بسته بارِ سفرَمبسته شد بارِ دلِ شعله ورمیک طرف چشم انتظارم ، فاطمهیک طرف دل نگرانَم، دخترممی روم به سویِ زهرایم ولی ...من خجالت زده ی پیغمبرم !با همان خاطره ی دیوار و در ...می روم دیدنِ مُحسن پسرمترسِ آن دارم که یک بارِ دگر ...بِرِسد به کوفه پایِ دخترمگفتم عبّاسم از آن دارم هراس ...که حرامی بِرَود سَمتِ حَرمگفتم ای حسین و زینب و حَسن :می روم‌امّا به فکرِ معجرم ! + نوشته شده در  جمعه دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ساعت 10:53&nbsp توسط سعید تاجیک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شب ٢٣ رمضان

  • شب بیست و سوم ( شب سوم مولا ) :خاكِ  پايِ  تو  بهشتِ  ديگر  استنجفت  قبله  ي  اهلِ  باور  استبه  خداييّ  تو  ميكُند  يقين ...هر  كه  از  حقيقتَت با خبر  استذوالفقارَت یا علی  ،  به  جايِ  خود ...تيغِ , ...ادامه مطلب

  • شب بيست و سوم رمضان

  • شب سوم مولا علی (ع) :شبِ سوّمِ عزايِ حيدرهدلِ بچّه شيعه ها پُرْ شَرَرههر نفس بر لبِ زينب و حسين ...روضه ي جانسوزِ داغِ پدرهيلِ كربلا ميون دارِ عزاستنوحه خون ، شاهدِ كوچه ، مجتباستيتيمايِ كوفه بابا ندا, ...ادامه مطلب

  • شب سوم ايام فاطميه ( حضرت رقيه " س " )

  • آشفته  گشته  رويِ  او  مانندِ  زهرا دارد  ورم  بازويِ  او  مانندِ  زهرا خاكي  شده  آن  چادرِ  زهراييِ  او خورده  لگد  پهلويِ  او  مانندِ  زهرا سيلي  تمامِ  صورتِ  او  را  به  هم  زد شد  گونه  و  ابروي, ...ادامه مطلب

  • شب شهادت

  •   هميشهازغم_ خودبرايمنگفتي زغربتوتنهاييات؛سخنگفتي هرآنچهنگفتيبهمن،بهچاهگفتي ... ومابقي ... همهرابهخويشتنگفتي چهطعنههاكهشنيديودمنزدي  چقدرباخودتازغمومحنگفتي ازآنسلامكهامروزبهمادرمدادي ... گمانكنمكهبهزهرا،زآمدن،گفتي گمانكنمكهدوبارهياد_ مادرافتادي ... كهبرايمدوبارهاز " لگدزدن " گفتي نگاهكردموديدمزروزن, ...ادامه مطلب

  • شب سوم مولا

  • شب_ سوم_ عزاي_ پدرم ... روضهخوانيميكندچشم_ ترم اوپسازايندوري_ سيسالهاش ... پركشيدهسوي_ زهرامادرم عمر_ اودرآنشبيكردهغروب ... كهرسيددستشبهدست_ پرورم ! شعلهورشداوهمانشبيكهسوخت ... مادرمبانازنينبرادرم منيتيممليكحلقهنزده ... لشگر_ حرملههادوروبرم موپريشانهستموباپنجهها ... نشدهشانهدگرموي_ سرم ! باحسينوحسن, ...ادامه مطلب

  • عاشورا

  • ظهر عاشورا : آمد آن روزی که می ترسیــدَم عاقبت خورشیـدِ غم ، طُلوع کرد کُهنـه پیراهن و بوســۀ گلــو ... روضـۀ من و تو را  شُـروع کرد ---- یک دهـه خونِ جگر خورده اَم و ... یک دهـه غم به دلَم ، آوار شد خوب می دانی و می دانَم ، حسین ... " هرچه شد بینِ در و دیوار شد " ----- ای قرارَم ، این خداحافِظی اَت ... اوّلِ بیچـارِگــیِّ زنیب اَست ای سر و سامانِ من ، رَفتنِ تو ... اوّلِ آوارگـــیِّ زینب اَست ----- در میانِ آن همه سَروِ رَوان ... سایـۀ تو مانده رویِ سرِ من بی تو ای سالارِ زینب ، می وَزَد ... بادِ سُرخی طــرَفِ معجرِ من ----- بی تو ای مَحرمِ من ، صَف می کِشَد ... یک بیابان حرمل,عاشوراء,عاشوراء 2016,عاشورا,عاشورای 88,عاشورا 95,عاشورا ۸۸,عاشوراء ٨٨,عاشورا 2016,عاشورا و تاسوعا,عاشورالعاشر ...ادامه مطلب

  • شب هفتم ارباب و شهدای کربلا

  • حال و روزِ خواهرِ تو بَد شده زیرِ پا ، چادُرِ من لگــد شده چند روزی است که ناموسِ علی ... با نگاهِ بی حیـا  ، رَصَـد شده پایِ میزِ شب نشینی هایِ شـان ... قیمتِ ناموسِ تو ، سَنـَد شده هر زمان خواست بیاید سویِ تو ... با لگد ، راهِ سه ساله سَد شده هر زمان دخترِ تو خورد زمین ... لشگری مغیره از او رَد شده          هفته ای گذشت از این خونجگری             وای از این تنهایی و دربدری هفته ای آه کشیدم بی شما هفته ای طعنه شنیدم بی شما هفته ای سوختم و آب شدم هفته ای جامه دَریدَم بی شما کوهِ صبر و استقامَتم ولی ... دیده بُگشا که خمیدم بی شما     در میانِ حلقۀ نامحرمان .... چه, ...ادامه مطلب

  • شب عاشورا

  • ای ز طفلی سایه اَت رویِ سرَم ... سایه اَت از سرِ من کَم نشَـــود چاره ای کُن ای تمامِ هستی اَم ... عصـرِ فردا ، قامتَم خَم نشَــود ----- ای تَب و تابِ دلِ بی تابِ من ... از تبِ فـردایِ تـو ، شعله وَرم از غمِ غروبِ عاشورایِ تو ... لرزه اُفـتـاده تمامِ پیکـــرَم ----- یا دعا کُن که بمیــرَد خواهــرَت یا دعـا کُـن صُبـحِ فـردا نـرِسَـد یا دعا کُن دستِ این حَرامیان ... بر پرِ معجــرِ زن ها ، نـرِسَــد ----- وایِ من اگر که ای سَروَرِ من ... سَـروَرِ بی سـرِ زینب بِشــوی وایِ من اگر که پاره پاره تَن ... وای اگر که نا مُرَتَّب بشــوی ------- شـور اُفتـاده دلم ، می تَرسَم ... شـاه,شب عاشورا,شب عاشورا بنی فاطمه,شب عاشوراست امشب,شب عاشورا جواد مقدم,شب عاشورا نوحه,شب عاشورا کریمی,شب عاشورا محمود کریمی,شب عاشورا میرداماد,شب عاشورا 94 بنی فاطمه,شب عاشورا میثم مطیعی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها