رفتنت قاتل جان است، مرو
خواهرت دل نگران است، مرو
كهنه پيراهن و بوسه ى گلو …
راوىِ داغِ گران است است، مرو
ميروى دامن كشان، اما بدان
دخترت مرثيه خوان است، مرو
چَشم بر راهِ عقيقِ يمنَت …
چشم هاىِ ساربان است، مرو
مابقىّ تير و نيزه هايشان …
سوىِ جسمِ تو نشان است، مرو
آنطرف در انتظارِ حنجرَت …
خنجرِ شمر و سنان است، مرو
تا نيفتادى به زيرِ دست و پا
تا حرم امن و امان است، مرو
گرِهى محكم بزن به معجرم
كه عدو چشم چران است، مرو
ميروى اما ببين دورِ حرم …
لشگرِ نامحرمان است، مرو
ميروىّ و بعد از اين، ناموسِ تو …
بين اين حراميان است، مرو
بر تحمّل كردنِ مشت و لگد …
اين سه ساله، ناتوان است، مرو
برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 114