آمدم با روسیاهی به برَت
در گُذر از من به جانِ مادرَت
گرچه بشکستم دلِ خواهرِ تو ...
رد مکُن مرا ، به جانِ خواهرَت
آمدم اینجا که شاید بشوَم ...
مانعِ قتلِ علیِّ اصغرَت
آمدم اینجا که شاید بشوم ...
سپرِ بلایِ جانِ اکبرَت
آمدم تا در رکابِ عبّاس ...
بشوم پشت و پناهِ لشگرَت
آمدم تا نگُذارم ، لگدی ...
برسد بر پَر و بالِ دخترَت
آمدم تا نگُذارم پنجه ای ...
برسد به روسریِّ خواهرَت
*******
برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 135