چقَدر خوب است با امام حسن ...
بر حسین اقامۀ عزا کنیم
چقَدر خوب است با امام رضا ...
همه جا خیمۀ به پا کنیم
----
بهتر آن است که ما با روضۀ ...
فاطمه دل را پُر از مَحَن کنیم
یادِ کهنه پیرهنِ اربابمان ...
پیرهنِ سیاهِ خود ، به تن کنیم
----
ابتدایِ این دو ماهۀ عزا ...
اوّلِ خونجگریِّ زینب است
اوّلِ بی یاوری ، بی معجری ...
اوّلِ دربدریِّ زینب است
----
ای ... خدا رحم کند به دختری ...
که پس از این زیرِ دست و پا بُود
دختری که بینِ آن حرامیان ...
از برایِ زدنَش دعوا بُود
----
ای ... خدا رحم کند که حرمله ... فکرِ صیدِ کودکِ شیرخواره است بینِ شمر و خولی و زجر و سنان ... صحبت روسری و گوشواره است ---- |
ای ... خدا رحم کند به اکبری ...
که برایش نقشه ها دارد عدو
کاش هرگز نرِسد آن لحظه ای ...
که علَم بیُفتد از دستِ عمو
----
ای ... خدا رحم کند که از قفا ...
نشود جدا سرِ اربابمان
نانجیبِ بی حیایی نرود ...
به سُراغِ خواهرِ اربابمان
----
ای ... خدا رحم کند ... که این دو ماه
اشکِ خون از چشمِ زهرا می رود
ای ... خدا رحم کند ، تا اربعین ...
زینب کبری ، کُـجاها ... ! می رود
********
دل نوشته های سعید تاجیک...برچسب : پوشان, نویسنده : st69a بازدید : 134