شام غریبان

ساخت وبلاگ

اسب ها را زِ حَريرِ بدنَش رد كردند

ز سراپاىِ تنَش كسبِ درآمد كردند

با نواميسِ حسين ابنِ على، بد كردند

با لگد راهِ سه ساله دخترَش، سد كردند

با حسين و پدر و مادرِ او، لج كردند

وحشيانه راهِ خود را به حرم، كج كردند

خيمه ها آتش گرفت و خواهرش ميسوزد

دارد انگار ! دوباره مادرش مي سوزد

پنجه اى آمد و گوش دخترش، مى سوزد

دخترى آتش به دامن، معجرش مى سوزد

كودكى با كعبِ نِى، بال و پرَش آتش گرفت

مادرى از (نبشِ قبرِ ) پسرش ! آتش گرفت

كربلا ريخت بهم، عرش خدا ريخت بهم

حضرتِ سجاد، بين خيمه ها ريخت بهم

احترام و عزّتِ آل عبا، ريخت بهم

حرم از حمله ى قومِ بى حيا، ريخت بهم

همه جا ريخت بهم، خونجگرى ها پا گرفت

روضه ى اسارت و دربدرى ها، پا گرفت

+ نوشته شده در  سه شنبه هجدهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 17:9&nbsp توسط سعید تاجیک  | 

دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 26 مرداد 1401 ساعت: 13:00