دل نوشته های سعید تاجیک

متن مرتبط با «شام» در سایت دل نوشته های سعید تاجیک نوشته شده است

فاطمیه/ شام غریبان

  • آن شب كه بيت مرتضي بيت العزا بود ...گويا كه شام شادي مغيره ها بودتشييع و غسل و كفن و اشك يتيمان ...صدها گره بر كار آن گره گشا بودآيينه ي ترك ترك ! شسته شد اما ...شستن او جان كندن شيرخدا بودبا زحمت و افسوس و حسرت و خجالت ...شسته شد آن ياسي كه زير دست و پا بودبا چادر خاكي مادر گريه ميكرد ...آن كودكي كه رازدارِ ماجرا بودآخر به هر دردِسري بانو كفن شداو شد كفن ، گريز روضه كربلا بودسربسته ميگويم كه آنشب بين تابوت ...تصوير زهرا روي دوش مرتضي بود !اين استخوان شكسته در ميان تابوتآن استخوان شكسته بين بوريا بوداينجا همه دل نگرانِ زينبي كه ...ارثَش ز مادر چشم هاي بي حيا بودامّا بمیرم که خودِ زینب در آنجا …دلواپسِ دخترِ زیرِ دست و پا بودای وایِ من که کوچه شد قسمتِ زهرابازار ، سهمِ زینبِ انگشت نما بود + نوشته شده در  سه شنبه ششم دی ۱۴۰۱ساعت 8:29&nbsp توسط سعید تاجیک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شام غریبان

  • اسب ها را زِ حَريرِ بدنَش رد كردندز سراپاىِ تنَش كسبِ درآمد كردندبا نواميسِ حسين ابنِ على، بد كردندبا لگد راهِ سه ساله دخترَش، سد كردندبا حسين و پدر و مادرِ او، لج كردندوحشيانه راهِ خود را به حرم، كج كردندخيمه ها آتش گرفت و خواهرش ميسوزددارد انگار ! دوباره مادرش مي سوزدپنجه اى آمد و گوش دخترش، مى سوزددخترى آتش به دامن، معجرش مى سوزدكودكى با كعبِ نِى، بال و پرَش آتش گرفتمادرى از (نبشِ قبرِ ) پسرش ! آتش گرفتكربلا ريخت بهم، عرش خدا ريخت بهمحضرتِ سجاد، بين خيمه ها ريخت بهماحترام و عزّتِ آل عبا، ريخت بهمحرم از حمله ى قومِ بى حيا، ريخت بهمهمه جا ريخت بهم، خونجگرى ها پا گرفتروضه ى اسارت و دربدرى ها، پا گرفت + نوشته شده در  سه شنبه هجدهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 17:9&nbsp توسط سعید تاجیک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شام غريبان مولا علي(ع)

  • اي دل بيا خاكِ غريبي را به سر كناز داغِ مولا پيرْهنِ مشكي به بر كنمظلومِ اين جغرافيا شده كفن پوشاي دل بسوز و عالمي را پر شرر كناي دل بگو با حضرتِ حيدر كه ديگر ...شب را بدونِ غمِ فاطمه ، سحر كنراحت شدي يا مرتضي از دردِ ناموسديگر فراموشْ آن غمِ ديوار و در كناي دل بگو با كودكِ يتيمِ كوفه ...فردا ز قتلِ طفلِ شيرخواره ، حذر كناي كودكِ نان و نمك خورده ي حيدر ...از زدنِ رقيه اش ؛ صرف نظر كناي دل بگو با كوفه ، از برايِ زينب ...ديگر تو كمتر آرزوىِ دردِسر كناي دل بگو با زينب او كه پس از اين ...با احتياط از كوچه ي كوفه گذر كناي دل بگو با چشمِ نامحرمِ كوفه ...كمتر به معجريِ زينب نظر كن + نوشته شده در  شنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۱ساعت 16:3&nbsp توسط سعید تاجیک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شام غريبان مولا علي (ع)

  • پر زده دلبر به سویِ دلبرَشرفته ساقی به سراغِ کوثرَشرویِ دستِ او بُود جایِ طنابمی چکد خونِ غریبی از سرَشعلیِ خانه نشین راحت شده ...از نگاهِ قاتلینِ همسرَشکاش زهرا رو نگیرد ، که علی ...می شود خجل ز رویِ, ...ادامه مطلب

  • شام غريبان علي ( س ) ؛ گفتگوي امام حسن (ع) با برادرش امام حسين (ع)

  • دفن و غسل و کفن و شامِ غریبان با من ...( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )پاسخِ مَردم و اِطعامِ یتیمان با من ... ( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )ناسِزا شنیدن و غربتِ حیدر با من ...( ای برادر , ...ادامه مطلب

  • ايام فاطميه ( شام غريبان )

  • ايتازهجوانِقدكمانم خونِكفنَتبُردهاَمانم باشُستنِدستوبازويِتو ... گوياكهبهلبرسيدهجانم باشُستنِزخمِگونهيتو ... بندآمدهفاطمه،زبانم باشُستنِمويِسوختهيتو ... ميسوزماگرزندهبمانم باشُستنِپهلويِنگارم ... رَفت, ...ادامه مطلب

  • شام غريبان مولا

  • ايدلبياخاك_ غريبيرابهسركن ازداغ_ مرلاپيرهن_ مشكيبهبركن مظلوم_ اينجغرافياشدهكفنپوش  ايدلبسوزوعالميراپرشرركن ----- ايدلبگوباحضرت_ حيدركهديگر ... شبرابدون_ غم _ فاطمه،سحركن راحتشدييامرتضيازدرد_ ناموس ديگرفراموشآنغم _ ديوارودركن ------ ايدلبگوباكودك _ يتيم _ كوفه ... فردازقتل_ طفل_ شيرخواره،حذركن ايكود, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها