دل نوشته های سعید تاجیک

متن مرتبط با «مولا» در سایت دل نوشته های سعید تاجیک نوشته شده است

شب شهادت مولا علی(ع)

  • عاقبت شد بسته بارِ سفرَمبسته شد بارِ دلِ شعله ورمیک طرف چشم انتظارم ، فاطمهیک طرف دل نگرانَم، دخترممی روم به سویِ زهرایم ولی ...من خجالت زده ی پیغمبرم !با همان خاطره ی دیوار و در ...می روم دیدنِ مُحسن پسرمترسِ آن دارم که یک بارِ دگر ...بِرِسد به کوفه پایِ دخترمگفتم عبّاسم از آن دارم هراس ...که حرامی بِرَود سَمتِ حَرمگفتم ای حسین و زینب و حَسن :می روم‌امّا به فکرِ معجرم ! + نوشته شده در  جمعه دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ساعت 10:53&nbsp توسط سعید تاجیک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شام غريبان مولا علي(ع)

  • اي دل بيا خاكِ غريبي را به سر كناز داغِ مولا پيرْهنِ مشكي به بر كنمظلومِ اين جغرافيا شده كفن پوشاي دل بسوز و عالمي را پر شرر كناي دل بگو با حضرتِ حيدر كه ديگر ...شب را بدونِ غمِ فاطمه ، سحر كنراحت شدي يا مرتضي از دردِ ناموسديگر فراموشْ آن غمِ ديوار و در كناي دل بگو با كودكِ يتيمِ كوفه ...فردا ز قتلِ طفلِ شيرخواره ، حذر كناي كودكِ نان و نمك خورده ي حيدر ...از زدنِ رقيه اش ؛ صرف نظر كناي دل بگو با كوفه ، از برايِ زينب ...ديگر تو كمتر آرزوىِ دردِسر كناي دل بگو با زينب او كه پس از اين ...با احتياط از كوچه ي كوفه گذر كناي دل بگو با چشمِ نامحرمِ كوفه ...كمتر به معجريِ زينب نظر كن + نوشته شده در  شنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۱ساعت 16:3&nbsp توسط سعید تاجیک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شام غريبان مولا علي (ع)

  • پر زده دلبر به سویِ دلبرَشرفته ساقی به سراغِ کوثرَشرویِ دستِ او بُود جایِ طنابمی چکد خونِ غریبی از سرَشعلیِ خانه نشین راحت شده ...از نگاهِ قاتلینِ همسرَشکاش زهرا رو نگیرد ، که علی ...می شود خجل ز رویِ, ...ادامه مطلب

  • ضربت خوردن مولا

  • وقتيكهبادختر _ خودافطارميكرد ... گوياكهباهمسر _ خودافطارميكرد ! تنهانهبانانونمك؛بايدبگويم ... باروضهيكوثر _ خود  ،افطارميكرد! درآخرينروزهيسيساله؛بهياد ... شاخهينيلوفر _ خود،  افطارميكرد آنشيرمرديكهغرور_ اوشكسته ... باروضهيياور_ خود  افطارميكرد دلتنگ _ محسنبودوباروضهيسخت_... آنغنچهيپرپر_ خود  ،افطار, ...ادامه مطلب

  • شام غريبان مولا

  • ايدلبياخاك_ غريبيرابهسركن ازداغ_ مرلاپيرهن_ مشكيبهبركن مظلوم_ اينجغرافياشدهكفنپوش  ايدلبسوزوعالميراپرشرركن ----- ايدلبگوباحضرت_ حيدركهديگر ... شبرابدون_ غم _ فاطمه،سحركن راحتشدييامرتضيازدرد_ ناموس ديگرفراموشآنغم _ ديوارودركن ------ ايدلبگوباكودك _ يتيم _ كوفه ... فردازقتل_ طفل_ شيرخواره،حذركن ايكود, ...ادامه مطلب

  • شب سوم مولا

  • شب_ سوم_ عزاي_ پدرم ... روضهخوانيميكندچشم_ ترم اوپسازايندوري_ سيسالهاش ... پركشيدهسوي_ زهرامادرم عمر_ اودرآنشبيكردهغروب ... كهرسيددستشبهدست_ پرورم ! شعلهورشداوهمانشبيكهسوخت ... مادرمبانازنينبرادرم منيتيممليكحلقهنزده ... لشگر_ حرملههادوروبرم موپريشانهستموباپنجهها ... نشدهشانهدگرموي_ سرم ! باحسينوحسن, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها