دفن و غسل و کفن و شامِ غریبان با من ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
پاسخِ مَردم و اِطعامِ یتیمان با من ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
ناسِزا شنیدن و غربتِ حیدر با من ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
دیدنِ قاتلِ مادر رویِ منبر با من ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
تا بمانَد زینبم برایِ کربلایِ تو ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
تا شود او سپرِ بلایِ بچّه هایِ تو ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
تا که آماده شود برایِ آن آزار ها ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
تا علمداری کُنَد در کوچه و بازار ها ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
تا که باشد رمَقِ دربدری برایِ او ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
بس بُود همان غمِ بی معجری برایِ او ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
تا بمانَد او برایِ یاریِ رقیّه ها ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
تا مُهیّا بشود برایِ چشمِ بی حیا ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
بس بُود برایِ او ، زخمِ زبان ها ، پس برو ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
بس بُود برایِ او ،شمر و سَنان ها،پس برو ...
( ای برادر تو فقط دور و برِ زینب باش )
برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 179